گاهى يك حادثه‌اى ابعادى پيدا ميكند، گستره‌اى پيدا ميكند كه حتّى خود پديدآورندگان آن حادثه هم انتظار آن را ندارند. در قرآن كريم ميفرمايد: يُعجِبُ الزُّرّاع؛(۲) در تصوير ياران پيامبر اكرم و مؤمنان صدر اسلام و مجاهدان بزرگ، صفاتى را ذكر ميكند؛ آنها را تشبيه ميكند به گياهى كه سر از خاك برميدارد، بتدريج استحكام پيدا ميكند و جورى رشد و نمو ميكند كه خود زارعان - كسانى كه خودشان بذر اين گياه را ريختند - به اعجاب وادار ميشوند.
حادثه‌ى نوزدهم بهمن از اين قبيل بود. آن روز كمتر ابعاد اين حادثه به نظرميرسيد؛ بتدريج ابعاد آن آشكار شد. در يك ابعاد وسيع‌تر، آن روز خود اصل انقلاب هم همين‌جور بود. آن روزى كه امام بزرگوار نهضت را در سال ۴۱ شروع كردند، اين گستره‌ى عظيم، اين محصول شگفت‌آور به ذهن كسى نميرسيد، امّا اتّفاق افتاد؛كلام.رهبر2
دسته ها :
يکشنبه بیستم 11 1392
براى اينكه بتوانيد كارآمدى خودتان را در مقابله‌ى با تهديدها در جايگاهتانكه جايگاه حفظ امنيّت هوايى كشور است نشان بدهيد، بايد احساس استغنا از ديگران و استقلال و رجوع به خود و تكيه‌ى بر ظرفيّتهاى خود داشته باشيد؛ آن‌وقت استعدادها ميجوشد...گلچين سخنان آقا-1
دسته ها :
يکشنبه بیستم 11 1392
يه روز يه استاد فلسفه مياد سر كلاس و به دانشجوهاش ميگه:

امروز ميخوام ازتون امتحان بگيرم ببينم درسهايي رو كه تا حالا بهتون دادمو خوب ياد گرفتين يا نه…!

بعد يه صندلي مياره و ميذاره جلوي كلاس و به دانشجوها ميگه:

با توجه به مطالبي كه من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت كنيد كه اين صندلي وجود نداره؟!


دانشجوها به هم نگاه كردن و همه شروع كردن به نوشتن روي برگه…

بعد از چند لحظه يكي از دانشجوها برگه شو داد و از كلاس خارج شد…

روزي كه نمره ها اعلام شده بود، بالاترين نمره رو همون دانشجو گرفته بود !

اون فقط رو برگه اش يه جمله نوشته بود:

كدوم صندلي ؟


اگه گفتين چرا؟

دسته ها :
چهارشنبه شانزدهم 11 1392
وبلاگ هاي من اينا هستن:
   1.لبيك اين روزها
   2.نماز تشكر از خدا


ABBASHEYDARI 

     BLOG.IR               .BLOGFA.COM            . TEBAN.NET      .SAMENBLOG.COM





   


دسته ها :
سه شنبه پانزدهم 11 1392
اين سوره چنان كه از نامش پيدا است (اخلاص توحيد) از توحيد پروردگار، و يگانگى او سخن مى‏ گويد، و در چهار آيه كوتاه چنان توصيفى از يگانگى خداوند كرده كه نياز به اضافه ندارد.
در شان نزول اين سوره از امام صادق ع چنين نقل شده:" يهود از رسول اللَّه صلي الله عليه و آله تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر ص سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد".
  در حديثى از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله مى ‏خوانيم كه فرمود:
    آيا كسى از شما عاجز است از اينكه يك سوم قرآن را در يك شب بخواند"؟!
     يكى از حاضران عرض كرد: اى رسول خدا! چه كسى توانايى بر اين كار دارد؟!
    پيغمبر فرمود:سوره قل هو اللَّه را بخوانيد

دسته ها : تفسير نماز
چهارشنبه نهم 11 1392
 «كفو» در اصل به معنى همطراز در مقام و منزلت و قدر است، و سپس به هرگونه شبيه و مانند اطلاق مى ‏شود.
مطابق اين آيه تمام عوارض مخلوقين، و صفات موجودات، و هرگونه نقص و محدوديت از ذات پاك او منتفى است، اين همان توحيد ذاتى و صفاتى است، در مقابل توحيد عددى و نوعى.
بنابر اين، او نه شبيهى در ذات دارد، نه مانندى در صفات، و نه مثلى در افعال، و از هر نظر بى‏نظير و بى ‏مانند است.
امير مؤمنان على عليه السّلام در خطبه 186 نهج البلاغه مى‏ فرمايد: «او كسى را نزاد كه خود نيز مولود باشد، و از كسى زاده نشد تا محدود گردد، ... مانندى ندارد تا با او همتا گردد، و شبيهى براى او تصور نمى‏شود تا با او مساوى باشد».                    
 و اين تفسير جالبى است كه عاليترين دقايق توحيد را بازگو مى‏ كند (سلام اللّه عليك يا اميرالمؤمنين) 
 برگزيده تفسير نمونه، ج ‏5، ص:
619
چهارشنبه نهم 11 1392
 اين آيه در توصيف ديگرى از آن ذات مقدس يكتا مى ‏فرمايد:
 «خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى ‏كنند» (الله الصمد).
در تفسير «صمد» در حديثى مى ‏خوانيم كه امام حسين عليه السلام براى" صمد" پنج معنى بيان فرموده:
" صمد" كسى است كه در منتهاى سيادت و آقايى است.
" صمد" ذاتى است دائم ازلى و جاودانى.
" صمد" وجودى است كه جوف ندارد.
" صمد" كسى است كه نمى‏ خورد و نمى‏ آشامد.
" صمد" كسى است كه نمى‏ خوابد «1»
 همچنين اين امام عزيز در پاسخ به نامه اي فرموده اند:...خداوند خودش" صمد" را تفسير فرموده است:" لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ": نه زاد، و نه زاده شد و احدى مانند او نيست...
 بحار الانوار" جلد 3 صفحه 223
تفصيل بيشتر در ادامه مطلب

دسته ها : تفسير نماز
چهارشنبه نهم 11 1392
  اين آيه به ردّ عقايد نصارى و يهود و مشركان عرب كه براى خداوند فرزندى، يا پدرى قائل بودند، پرداخته، مى‏ فرمايد: « (هرگز) نزايد و زاده نشد» (لم يلد و لم يولد).
در مقابل اين بيان، سخن كسانى است كه معتقد به تثليث (خدايان سه گانه) بودند، خداى پدر، و خداى پسر، و روح القدس!
«يهود گفتند: عزير پسر خداست! و نصارا گفتند: مسيح پسر خداست! اين سخنى است كه با زبان خود مى‏ گويند كه همانند گفتار كافران پيشين است، لعنت خدا بر آنها باد چگونه از حق منحرف مى‏ شوند»! (توبه/ 30).
مشركان عرب نيز معتقد بودند كه ملائكه دختران خدا هستند! «آنها براى خدا پسران و دخترانى به دروغ و از روى جهل ساختند»! (انعام/ 100)

بيشتر بخوانيد در تفسير نمونه( ج‏27، ص: 443)

دسته ها : تفسير نماز
چهارشنبه نهم 11 1392
اين آيه در پاسخ سؤالات مكررى كه از ناحيه اقوام يا افراد مختلف در زمينه اوصاف پروردگار شده بود، مى‏ فرمايد:
«بگو: خداوند يكتا و يگانه است»  ذات منفردى است كه نظير و شبيهى براى او نيست.

آغاز جمله با ضمير «هو»- كه ضمير مفرد غائب است و از مفهوم مبهمى حكايت مى ‏كند- در واقع رمز و اشاره ‏اى به اين واقعيت است كه ذات مقدس او در نهايت خفاء است، و از دسترس افكار محدود انسانها بيرون،
 هر چند آثار او آن چنان جهان را پر كرده كه از همه چيز ظاهرتر و آشكارتر است
 از اين حقيقت ناشناخته پرده بر مى ‏دارد و مى ‏گويد: «او خداوند يگانه و يكتاست».
در حديثى از امير مؤمنان على عليه السّلام مى‏ خوانيم كه فرمود: "  در شب جنگ بدر «خضر علي السلام» را در خواب ديدم، از او خواستم چيزى به من ياد دهد كه به كمك آن بر دشمنان پيروز شوم گفت: بگو: يا هو، يا من لا هو الّا هو هنگامى كه صبح شد جريان را خدمت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم.
فرمود: «اى على عليه السّلام اسم اعظم به تو تعليم شده، سپس اين جمله ورد زبان من در جنگ بدر بود».
 «عمار ياسر» هنگامى كه شنيد حضرت على عليه السّلام اين ذكر را روز صفين به هنگام پيكار مى‏ خواند، عرض كرد: اين كنايات چيست؟
فرمود: «اسم اعظم خدا و ستون توحيد است! "               
 «اللّه» اسم خاص براى خداوند است كه در همين يك كلمه به تمام صفات جلال و جمال او اشاره شده و اين نام جز بر خدا اطلاق نمى‏ شود، در حالى كه نامهاى ديگر خداوند معمولا اشاره به يكى از صفات جمال و جلال او است مانند عالم و خالق و رازق و غالبا به غير او نيز اطلاق مى ‏شود.
اين نام مقدس قريب «هزار بار» در قرآن مجيد تكرار شده، و هيچ اسمى از اسماء مقدس او اين اندازه در قرآن نيامده است، نامي است كه قلب را روشن مى ‏كند، به انسان نيرو و آرامش مى ‏بخشد، و او را در جهانى از نور و صفا مستغرق مى ‏سازد.
 «احد» يعنى خداوند احد و واحد است و يگانه و يكتاست نه به معنى واحد عددى، يا نوعى و جنسى، بلكه به معنى وحدت ذاتى، و به عبارت روشنتر وحدانيت او به معنى عدم وجود مثل و مانند و شبيه و نظير براى او است.
دليل اين سخن در ادامه مطلب
دسته ها : تفسير نماز
چهارشنبه نهم 11 1392
X